با سلام...
پسر عمه من به من ابراز علاقه نموده است و ازمن خواست که 4 ماهی ما با هم جهت آشنایی ارابطه داشته باشیم.و چون کار ایشون هنوز قطعی نشده و تا 6ماه دیگر مشخص می شود گفت که فعلا به خانواده ها چیزی نگیم تا وقتی که خبر کارش قطعی شد....
من از وقتی ایشون مطرح کردن تا الان که3 هفته میگذره به ایشون میگم که در صورتی تمایل به انجام این رابطه دارم که خانواه ها باخبر بشن ولی ایشون بخاطر شرایط کاریش میگه هنوز زده...
خواستم بدونم آیا من درخواست ایشن رو بپذرم یا نه؟اصلادرستش چی هست؟
بنظرمن درستش اینه که خانواده هابدونن..که بعداهمسوتفاهمی ایجادنشه عزیزم
اگه واقعاتصمیمش قطعیباشه بای کارمشلی پیش نمیادوبزرگترهاهم حتمادرکش مکنن
خیلی ممنونم...منم همینو بهش میگم. ولی ایشون میگه نمیخوام وقتی اومدم خواستگاری پدر و مادر من بهش بخاطر کارش نه بگن..میگه شاید اصلا هم رو نپسندیدیم پس لازم نیست خونواده ها رو از ابتدا درگیر کنیم. چون فامیلیم..من دلیل انکار ایشون رو متوجه نمیشم ...
چی بهش بگم دیگه تا این قبول کنه؟من حتی بهش گفتم خانواده من تو رو یپسندن و موافقن ولی اون هی میگه نه..
سلام. بگو با خانوادش بیاد خواستگارییت اون وقت با اطلاع خانواده ها با هم در ارتباط باشین خیلی بهتره نه شما وابسته طرف میشی ن اون اقا تا زمانی ک کارش درس بشه صیغه مهرمیت بخونین اینجوری ب نیتش پی میبری به این رابطه ادامه نده هیچوقت پهنانی با کسی به قول ازدواج نباش چون هیچ تعهدی نسبت بهت نداره پس براحتی میتونه رهات کن و بره با یکی دیگه خیلی شیک ازدواج کن .
منم دقیقامشکل توروداشتم عزیزم..بنظرم اصرارکن که خانوادت مطلع باشن چون این کارارزش توروبالامیبره فداتشم
واون بایدبدونه که گه ورومیخوادبایدمنطقی ومدونه به خواستگاریت بیادواگ میترسه یعنی هنوزمده نیستبنظرم بهش بگواگه میخوادواقعابدست بیاره
بایدرسمابیادخاستگاریت وخیلی رسمی وطبق داب باشه
من به مامانم گفتم و اون هم گفت که باید بیاد خواستگاری .در غیر این صورت اصلا رابطه نداشته باشین...
آخه هر چی میگم گوش نمیده...هی میگه بحث قبل رو تکرار نکن.من اگه میخواستم با یه دختردوست بشم هیچوقت دخترداییم رو نشونه نمیگرفتم...راستش منم کمی از این رابطه میترسم....
اصلاقبول نکن..بهش بگواگه واقعامیخوادت باشجاعت ومحترمانه بیادجلو..
وگنه بی ارزش میشی.
خیلیمراقباش عزیزم
هیچوقت خودتو درگیر کلمات یک مرد ک تکلیفش معلوم نیس باخودش نکن اول از هرچیزی ایند تو مهمتره درست خوب پس عاقلان تصمیم بگیر ن با احساس . نزار حرفاش روتون تاثیر بزاره کلماتشو برای خودت بزرگ نکن مرد ک به شما تعهدی نداش باش هیچ پایبندی در قبال شما نداره پس غریبه و اشنا نداره درست تصمیم بگیر تا یک وقت با تصمیم اشتبا خدایی نکرده پشیمان نشی.
نوشته اصلی توسط nafasn
برای ازدواج، آشنایی طولانی موردنیاز است و منظور از طولانی، حداقل 6 ماه است. این ارتباط به معنای دیدارهای كوتاه‌مدت در پارك یا كافی‌شاپ نیست. دیدارها باید عمیق‌تر و منطقی‌تر باشد و هر دو طرف نكته‌هایی را رعایت كنند که موارد زیر از مهم‌ترین آنها محسوب می شود.
چطور برای ازدواج آشنا شویم؟
آشنایی های منجر به ازدواج باید حد و مرزهایی داشته باشد و بعد از چند ماه گفت وگو و آشنایی باید تکلیف شان را مشخص کنند؛ معمولاً خانم ها تلاش می کنند که زودتر ازدواج کنند و آقایان در سطح دوستی و ارتباط رابطه را نگه می دارند. در چنین موقعیت هایی، نقش خانم ها بسیار مهم است که به این رابطه تن ندهند و موجب تداوم آن نشوند و اجازه ندهند ازدواج شان به تأخیر بیفتد.
وقتی مردی تن به ازدواج نمی دهد، آن را به تعویق می اندازد و به خانواده اطلاع نمی دهد؛ خانم ها فکر می کنند در این شرایط با محبت بیشتر و همراهی کردن می توانند بیشتر در دل او رسوخ کنند، این اشتباه است و باید بدانند با فاصله گرفتن و دور شدن از پسر موفق ترند.
در دوره آشنایی فقط باید گفت و گو کنند و هیچ نوع رابطه دیگری برای آشنایی درست نیست. بسیاری از جوانان تئوری دارند که باید روابط عمیق تری برای آشنایی داشته باشیم؛ این امر نادرست است حتی گفت وگوها هم باید با اطلاع خانواده و همراه با تعهداتی باشد. در غیر این صورت باعث می شود رابطه به سمت ازدواج پیش نرود، زیرا فرد با خود می گوید حالا که هر چیزی که بخواهم در این رابطه به دست می آورم چرا زیر بار ازدواج، مسئولیت ها و هزینه های آن بروم؟!
گفت و گو هم باید به صورت مناسبی صورت گیرد و از مسائل و گفت و گوهای عاطفی شدید و احساسات عمیق پرهیز شود. زیرا این مسائل رابطه را عمیق تر می کند و دیگر از سطح آشنایی خارج می شود و بیشتر شکل دوستی خیابانی پیدا می کند، و اگر خانواده ها مطلع نباشند می شود نامزدی غیررسمی که هیچ کسی از آن خبر ندارد و سطح آسیب را بالا می برد.
9 نكته مهم در دوران نامزدی
در دوران آشنایی و نامزدی باید به نكاتی توجه داشته باشید كه شاید كمتر كسی درباره آنها با شما صحبت كرده باشد. این نكات آنقدر مهم هستند كه بی توجهی به آنها می تواند زندگی شما را با بحران طلاق مواجه كند.
1. به حس‌های خود در رابطه توجه كنید : خشمگین شدن، نداشتن تمایل به یكدیگر و بگومگو، علایم هشداردهنده ای هستند. شاید عده‌ای تصور كنند این حالت‌ها در یك رابطه طبیعی است و هر دو طرف به مرور به هم عادت می‌كنند و وضعیت بهبود می‌یابد اما دوره نامزدی با این فراز و نشیب نشانه آن است كه قطعا در زیر یك سقف مشكلات تشدید خواهد شد.
2. دوره نامزدی دوره خوشگذرانی نیست : دوره نامزدی برخلاف تصور، دوره تفریح و خوشگذرانی نیست بلكه دوره دشوار آشنایی برای كسب اطلاعات در یك زندگی چند ساله است.
3. صفات قابل‌تحمل و غیرقابل‌تحمل همدیگر را بشناسید : خطوط قرمز غیرقابل‌چانه‌زنی و غیرقابل‌مذاكره، خواسته‌هایی هستند كه باید به اطلاع طرف مقابل برسد تا بداند در صورتی كه از این خطوط قرمز عبور كند، زندگی به پایان خواهد رسید مثلا خط‌قرمز بعضی‌ها اعتیاد یا رابطه خارج از زندگی زناشویی است.
4. از آزارهای جسمی طرف مقابلتان چشم‌پوشی نكنید : اگر در دوران نامزدی از طرف مقابل متحمل آزار جسمی شدید، شك نكنید این مشكل دوباره تكرار خواهد شد. این زدن به معنای عصبانیت و خشم نیست و عذرخواهی نیز تغییری در ماهیت عمل ایجاد نخواهدكرد. در پس آن فرهنگ و ذهنیتی وجود دارد كه به آن مرد یا زن اجازه دست‌درازی می‌دهد. البته ممكن است واكنشی نشان دهید كه طرف مقابل دیگر حركت خود را تكرار نكند ولی فرهنگ و ذهنیت او را نمی‌توان تغییر داد.
5. آزارهای روانی را تحمل نكنید : اگر نامزدتان شما را آنگونه كه هستید قبول ندارد و قصد دارد در رفتار شما تغییری ایجاد كند یا برایتان احترام قائل نیست، تردید نكنید بعد از ازدواج و ورود به زندگی زناشویی رفتارش به هیچ‌وجه عوض نخواهد شد.
6. اولویت‌ها را مشخص كنید : در دوره نامزدی بررسی كنید اولویت نامزد شما كیست؟ شما در اولویت هستید یا پدر و مادرش و چقدر تحت‌كنترل آنهاست. آیا آنقدر بلوغ فكری و عاطفی پیدا كرده كه از والدین خود جدا شود؟ این مشكل یكی از شایع‌ترین علت‌های جدایی و طلاق در ایران است. وابستگی جوان‌ها به خانواده‌ها مشكلات عدیده‌ای در زندگی زناشویی به وجود می‌آورد.
7. افكار و احساساتتان را بروز دهید : وقتی در دوره نامزدی حس می‌كنید افكار و احساساتتان مقابل نامزدتان مجال بروز ندارند و او همیشه به فكر تحمیل احساسات و افكار خود به شماست، خطر را جدی بگیرید. او ارزش‌های خود را درست می‌داند و از شما خواهد خواست مانند او فكر كنید.
8. همه معیارها را بررسی کنید : بعضی خانواده‌های مذهبی فكر می‌كنند اگر هر دو خانواده به مذهب معتقد باشند، نیازی به بررسی دیگر نكته‌های مهم زندگی نیست اما سایر عوامل اثرگذار در ازدواج (مثل اشتغال و استقلال فكری) هم باید بررسی شوند. نکته دیگر اینكه اگر كسی ادعا كند به دین معتقد است، این لزوما به معنای عمل كردن او به دستورات دین نیست و چه‌بسا تلقی او از دینداری با تلقی شما کاملا متفاوت باشد.
9. تعیین تكلیف كنید : شما ممكن است بحث‌هایی را مطرح كنید كه اهمیت زیادی برایتان داشته باشد ولی طرف مقابل با شوخی یا طفره رفتن موضوع را خاتمه دهد. از این مساله نباید به راحتی گذشت. فرض كنید شهر موردنظر برای زندگی یا دوری و نزدیكی به والدین برای شما مهم است ولی نامزدتان درباره آن صحبت نمی‌كند در حالی كه ضروری است قبل از ازدواج درباره این موضوعات مذاكره و تعیین تكلیف شود.
خـــــدانـگهــــــدار
خیلی ممنونم آقا فرخ...
خواهر بزرگوار ضمن تائید بیانات استاد عزیز ؛ فقط دو نکته مهم را به آن اضافه میکنم که دخترها فقط یکبار بصورت واقعی عاشق میشوند و چون عشق عامل بسیار مهم وکلیدی در دوام زندگی وتحمل مشکلات آن است ( برای همه این مشکلات بوجود خواهد آمد) پس اگر هم قرار است مدتی رابطه به جهت آشنائی وجود داشته باشد باید مراقب شیشه عمر عشق خود باشید وبیهوده آنرا نشکنید ؛ اما از جهتی چون این روابط در سن پائین و بدون تجربه و راهنمائی بزرگتر ها میباشد ؛ متاسفانه عمده این روابط به اصطلاح آشنائی به همخوابی و روابط دیگر ختم میشود و دختر ها در سن پائین بلد نیستند به درخواست پسرها نه بگویند ؟؟!!و موقعی نه گفتن را یاد میگیرند که دیر شده و خود را مستعمل می یابند
2-بر خلاف نظر دوست بزرگوارم که رابطه شش ماه وشاید صرفا نوشته شده درکتابها که براساس فرهنگ غربی است را تجویز می نمایند ؛ بنده نظریه ای را سالها قبل داده ام و هر چه از آن موقع بیشتر میگذرد بیشتر به صحت آن پی میبرم و آن اینکه ( رابطه دختر + رابطه پسر * مدت زمان یکماه و حد اقل سه وعده دیدار + مکان خلوت و مناسب + اراده وجسارت پسر = ترکیب شدن و در آغوش هم فرو رفتن
و علت این نظریه و فرمول از نیاز ی است که باعث شده دو نفر باهم دوست شوند و چون سن در این ارتباط نقش اساسی دارد و هردو نفر مراحل تکوینی عقل و تجربی راکسب نکرده اند لذا خود بخود از غرائض تبعیت میکنند و تعلیمات اجتمائی وخانوادگی ماهم به اندازه ای ارتقاع نیافته که پدر یا مادر در یک سن خاص ؛ فرزندشان را راهنمائی یا هدایت نمایند { بحرانها ؛ تله ها ؛ فریبکاریها ؛ هیجانات طبیعی وروش کنترل آنها ووو } به همین علت این مسائل کتمان مانده بدلیل شرم از طرح انهافقط وفقط از طریق غریضی پیگیری میشود و چون غریضه ارضاء شهوت را می طلبد و مرد بخاطر ذات فاعلی ؛ در این خصوص اقدام کننده است ؛ عمدتا" هم موفق میشود وتنها عاملی که مانع از ارضاء و کامجوئی است همین دور ماندن از یکدیگر وفاصله است ؛ واینکه تصور کنیم 6 ماه یک دختر و پسر باهم خلوت کنند و فقط حرف بزنند ؛ قطعا" خود فریبی بیش نیست و اگر کسی چنین ادعائی دارد و احیانا" دختری هم دارد بنده پسر 20 ساله ای دارم که حاضر است 6 ماه با دخترش در خلوت حرف بزند !!!! واگر وتازه اگر مناسب بود با او ازدواج کند ؟!
بیشتر این تفکرات ناشی از دور ماندن از دین و تعلیمات مذهبی است و چون علم روانشناسی در غرب سیر تکوینی وتکمیلی خود را طی نموده ؛ هنوز خیلیها نتوانسته اند ترکیب این دو را درک وبومی سازی نمایند لذا به محض طرح مشکل روانی یا اجتمائی ؛ فورا" به سراغ کتابها رفته و در غالب نظریه دکتر... فلان
آن را به خورد مدد جو میدهند .
اگر زندگی وزن باتعریف غربی ایده آل بود ؛ چرا اکثر مردانی که به آنجا مهاجرت میکنند پس ازدیدن نحوه زندگی آن کشور ؛ برای زن گرفتن باز به دخترهای ایرانی و ایران مراجعه میکنند ؟؟!!
این یعنی تضاد ؛ واینکه روش زنگی غربی ونسخه های پیچیده شده آن عینا" به درد جامعه ما نمی خورد
وباتوجه به اعتقادات مذهبی مردم ؛ باید متناسب با باورها ؛ ولو اینکه به درستی رعایت نمی کنند ؛ تنظیم وتجویز گردد .
نتیجه گیری این که برای آشنائی به جهت ازدواج دختر وپسر اول باید هدف هردو از زندگی ؛ دوم کفو وهم سطح بودن ؛ سوم امکان بقاء زندگی با درآمد مناسب و مطمئن ؛ چهارم میزان پشتیبانی ومقبولیت خانوادگی ؛ زیبائی و سطح انتظار هریک از طرفین ؛ اندام وقامت ؛ میزان گرمی یا سردی مزاج طرفین ؛ میزان تحصیلات طرفین ؛ فاصله سنی ؛ فاصله فکری و ادراکی ؛ سطح ونحوه روابط اجتمائی ( برخی مردها بعد از ازدواج بدون پوشش مناسب بودن زن در جمع را تاب نمی آورند یا
برعکس ) و دارائی و مال ؛ و سلامت روانی طرفین که در تربیت فرزند اهمیت پیدا میکند و خیلی از این چیزها را میتوان در یک الی 2 جلسه وتحت نظارت انجام دادو به مقصود غائی هم رسید
وتنها چیزی که از 6 ماه رابطه گرم و مثلا" صحبت عاید طرفین میگردد ؛ فقط گرم مزاجی" onclick="replacer_hook(53)" target="_blank" href="http://forum.moshaver.co/f144">گرم مزاجی یاسرد مزاجی + نام گزاری روی دختر ودرصورت عدم موفقیت همسایه های فضول وزیر آب زن برای خواستگاران بعدی ؛ + یک احساس خدشه دار شده برای طرفین ومخصوصا" دختر + احساس سرخوردگی وشکست عشقی + اعتیاد به تکرار معاشرت جنسی اگر رخداده باشد ( به نظر بنده حتمارخ داده )و دنبال جایگزن و از این قبیل مسائل است و چون ( نظریه دوم وشخصی ) دخترها فقط وفقط یکبار واقعا عشق را تجربه میکنند واز دفعات بعدی فقط نقش آن را بازی میکنند لذا اکنون در جامعه شاهد سست بودن بنیادهای خانوادگی هستیم و با اولین تقی که به توقی میخورد درخواستهای طلاق و دادگاه مواجه میشویم !!؟؟
پوزش از روده درازی ؛ شاید مقبول افتد و چراغی برای هدایت ؛ ولو یک نفر
ویرایش توسط ali502902700 : 03-05-2015 در ساعت 09:34 PM
دوستان سلام..با یه آقاییاز بین اقوام آشنا شدم در حدود 2 ماه پیش...ایشون ساکن کرمان هست و من تهرانم...این مدت بیشتر از طریق تلفن و اس ام اس ارتباط داشتیم با هم و تا حدود زیادی با علایق و سلایق هم آشنا شدیم و خیلی به هم از این لحاظ و نوع جهان بینی و نگاه به زندگی و خلق و خو نزدیک هستیم..ایشون پیشنهاد ازدواج دادن...با توجه به شناختی که پیدا کردم ازش ..مورد مناسبی به نظر میرسه اما مساله ای که هست اینه که مسافت زیادی بین ما هست و امکان دیدار و ملاقاتهای حضوری یه خورده کمه..ایشون هر چند ماه یکبار می توه بیاد تهران چون محل کارش هم اونجات و به خاطر کارش می تونه زیاد بیاد و بره ..می خواستم راهنمایی کنید که چطور میشه شناخت خوبی رو بدست آورد از همدیگه با وجود فاصله ی زیاد جغرافیایی..ممنون میشم ازتون...
درود خوش اومدی دوست عزیز برای پاسخگویی مشاورین وهم مطرح کردن سوال ومشکلات تاپیک جدا بزنید نه سوالا و تاپیک دیگر کاربرا روبالا بیاردی برید انجا بزنید موضوع جدیدروبزنید تیتر سوال روبنویسید موضوع مشکلو متنوبنویسید واسال کنید درخدمتتونیم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟